مردي از حلوا فروشي درخواست كرد تا يك كيلو حلوا به او نسيه بدهد.حلوا فروش گفت بچش كه عالي است
مرد گفت:من روزه هستم و قضاي روزه سال پيش را دارم.
حلوا فروش گفت:به خدا پناه مي برم از اين كه با تو معامله مي كنم.تو قرض خدا را يك سال عقب مي اندازي با من معلوم نيست چكار كني؟
نظرات شما عزیزان: